- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر در جلوه میری سمند باد جولان را بفرما تا فرو روبم به مژگان خاک میدان را
2 مکن عیب تهیدستان که در بازار سرمستان گدا باشد که بفروشد به جامی ملک سلطان را
3 چرا از کعبه برگردم که گر خاری بود در ره برآرم آه و در یکدم بسوزانم مغیلان را
4 اگر همچون خضر خواهی که دایم زندهدل باشی روان در پای جانان ریز اگر دستت دهد جان را
5 به فردوسم مکن دعوت که بیآن حور مهپیکر کسی کو آدمی باشد نخواهد باغ رضوان را
6 به بوی لعل میگونش به ظلماتی در افتادم که گر میرم ز استسقا نجویم آب حیوان را
7 چمنپیرا اگر چشمش بر آن سرو دوان افتد دگر بر چشمه ننشاند ز خجلت سرو بستان را
8 مگر باد سحرگاهی هواداری کند ور نی نسیم یوسف مصری که آرد پیر کنعان را
9 چو مستان حرم خواجو جمال کعبه یاد آرد ز آب چشم خونافشان کند دریا بیابان را