- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر ز من بروی، تاب دوری تو ندارم اگر نماییم آن روی، نیز تاب ندارم
2 همی خورم ز تو صد خار غم، همین برم آرد چو کار خویش به دنبال بخت تیره گذارم
3 مباد هیچ زوالت، چو زیر پا کنی آن خط که خال خویش به خار رهت به گریه نگارم
4 دو لب به گریه بشویم، چو خاک پای تو بوسم مگیر چشم، اگر آب دیده پاک ندارم
5 به زنده داشتن شب بمرد خسرو مسکین زهی جفا که من این عمر در حساب نیارم