گر تو ما را از جلال الدین محمد مولوی غزل 2881

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی

1 گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی شکم گرسنگان را تو به نان ترسانی

2 و به دشنام بتم آیی و تهدید دهی مردگان را بنشانی و به جان ترسانی

3 ور به مجنون سقطی از لب لیلی آری همچو مخمورکش از رطل گران ترسانی

4 من که چون دیگ بر آتش ز تبش خشک لبم گوش آنم کم از آن چرب زبان ترسانی

5 گرگ هجران پی من کرد و مرا ننگ آورد گرگ ترسد نه من ار تو به شبان ترسانی

6 باده‌ای گر تو ز تلخی ویم بیم دهی ساده‌ای گر مگسان را تو بخوان ترسانی

7 پاکبازند و مقامر که در این جا جمعند نیست تاجر که تو او را به زیان ترسانی

8 چون خیالات لطیفند نه خونند و نه گوشت که تو تیری بزنی یا به کمان ترسانی

عکس نوشته
کامنت
comment