-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی شکم گرسنگان را تو به نان ترسانی
2 و به دشنام بتم آیی و تهدید دهی مردگان را بنشانی و به جان ترسانی
3 ور به مجنون سقطی از لب لیلی آری همچو مخمورکش از رطل گران ترسانی
4 من که چون دیگ بر آتش ز تبش خشک لبم گوش آنم کم از آن چرب زبان ترسانی
5 گرگ هجران پی من کرد و مرا ننگ آورد گرگ ترسد نه من ار تو به شبان ترسانی
6 بادهای گر تو ز تلخی ویم بیم دهی سادهای گر مگسان را تو بخوان ترسانی
7 پاکبازند و مقامر که در این جا جمعند نیست تاجر که تو او را به زیان ترسانی
8 چون خیالات لطیفند نه خونند و نه گوشت که تو تیری بزنی یا به کمان ترسانی