-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر تو عشق نبازی بعمر خویش چه نازی که کار زندهدلان عشق بازی است نه بازی
2 مرا بجور رقیبان مران ز کوی حبیبان درون کعبه چه باک از مخالفان حجازی
3 میان حلقهٔ رندان مگو ز توبه و تقوی بیان عشق مجازی
4 مکن ملامت رامین اگر ملازم ویسی مباش منکر محمود اگر مقر ایازی
5 بمیر بر سر کویش گرت بود سر کویش که پیش اهل حقیقت شهید باشی و غازی
6 کنند گوشهنشینان کنج خلوت چشمم هزار میخی مژگان بخون دیده نمازی
7 به تیرگی و درازی شبی چو دوش ندیدم اگر چه زلف تو از دوش بگذرد بدرازی
8 متاب روی ز مهر ار چه آفتاب منیر بحسن خویش مناز ار چه در تنعم و نازی
9 بزیر پای تو خواجو اگر چه مور بمیرد ترا خبر نبود بر فراز ابرش تازی
10 اگر چه بلبل باغ محبتست ولیکن مگس چگونه کند پیش باز دعوی بازی