جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

اگر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3041

غزل 3041 ام از 6329 غزلیات

اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری

1 اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری شبست محرم عاشق گواه ناله و زاری

2 چه جای شب که هزاران نشانه دارد عاشق کمینه اشک و رخ زرد و لاغری و نزاری

3 چو ابر ساعت گریه چو کوه وقت تحمل چو آب سجده کنان و چو خاک راه به خواری

4 ولیک این همه محنت به گرد باغ چو خاری درون باغ گلستان و یار و چشمه جاری

5 چو بگذری تو ز دیوار باغ و در چمن آیی زبان شکر گزاری سجود شکر بیاری

6 که شکر و حمد خدا را که برد جور خزان را شکفته گشت زمین و بهار کرد بهاری

7 هزار شاخ برهنه قرین حله گل شد هزار خار مغیلان رهیده گشت ز خاری

8 حلاوت غم معشوق را چه داند عاقل چو جوله‌ست نداند طریق جنگ و سواری

9 برادر و پدر و مادر تو عشاقند که جمله یک شده‌اند و سرشته‌اند ز یاری

10 نمک شود چو درافتد هزار تن به نمکدان دوی نماند در تن چه مرغزی چه بخاری

11 مکش عنان سخن را به کودنی ملولان تو تشنگان ملک بین به وقت حرف گزاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری

شاعر شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری چیست ؟

قالب شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری غزل است

مضمون اصلی شعر اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر