گر سیر نشد تو را دل از ما از عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

گر سیر نشد تو را دل از ما

1 گر سیر نشد تو را دل از ما یک لحظه مباش غافل از ما

2 در آتش دل بسر همی گرد مانندهٔ مرغ بسمل از ما

3 تر می‌گردان به خون دیده هر روز هزار منزل از ما

4 چون ابر بهار می‌گری زار تا خاک ز خون کنی گل از ما

5 آخر به چه میل همچو خامان گه گاه بگیردت دل از ما

6 یا در غم ما تمام پیوند یا رشتهٔ عشق بگسل از ما

7 مگریز ز ما اگرچه نامد جز رنج و بلات حاصل از ما

8 کز هر رنجی گشاده گردد صد گنج طلسم مشکل از ما

9 عطار در این مقام چون است دیوانهٔ عشق و عاقل از ما

عکس نوشته