گر گمشدگان از جلال الدین محمد مولوی غزل 1572

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گر گمشدگان روزگاریم

1 گر گمشدگان روزگاریم ره یافتگان کوی یاریم

2 گم گردد روزگار چون ما گر آتش دل بر او گماریم

3 نی سر ماند نه عقل او را گر ما سر فتنه را بخاریم

4 این مرگ که خلق لقمه اوست یک لقمه کنیم و غم نداریم

5 تو غرقه وام این قماری ما وام گزار این قماریم

6 جانی مانده‌ست رهن این وام جان را بدهیم و برگزاریم

عکس نوشته
کامنت
comment