-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر مردی خویشتن ببینیم اندر پس دوکدان نشینیم
2 دیگر نزنیم لاف مردی وز شرم ره زنان گزینیم
3 کاری عجب اوفتاده ما را پیمانهٔ زهر و انگبینیم
4 تا زهر چو انگبین نگردد یک ذره جمال او نبینیم
5 سر رشتهٔ دل ز دست دادیم کین چیست که ما کنون درینیم
6 ای ساقی درد درد در ده کامروز ورای کفر و دینیم
7 ما در ره یار سر ببازیم وانگه پس کار خود نشینیم
8 آبی در ده صبوحیان را کز عشق به سینه آتشینیم
9 صبح رخ او پدید آمد ما جمله صبوحیان ازینیم
10 ما مستانیم و همچو عطار از مستی خویش شرمگینیم