- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بیابی آشنای بحر ما باز پرس احوال ما از آشنا
2 عین ما جوئی به عین ما بجو جز به عین ما نیابی عین ما
3 هر که او در عشق او فانی شود از حیات عشق او یابد دوا
4 دردمندی کو بود همدرد ما هم ز دُرد درد دل یابد دوا
5 نقش می بندم خیالش در نظر گشته روشن چشمم از نور بقا
6 در خرابات مغان مست و خراب باده می نوشیم دایم بی ریا
7 نعمت الله را نهایت هست نیست کی بود بی ابتدا را انتها