گر تیغ زند یار نخواهیم از خیالی بخارایی غزل 214

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

گر تیغ زند یار نخواهیم حذر کرد

1 گر تیغ زند یار نخواهیم حذر کرد کز دوست به تیغی نتوان قطع نظر کرد

2 هر تیر بلایی که رسید از طرف یار جان پیش ستاد و همه را سینه سپر کرد

3 گر یارِ مرا باز هوای دگری نیست بی جرم چرا از من بیچاره دگر کرد

4 تا گشت مقیم حرم دل غم عشقت جان از وطن خویش روان عزم سفر کرد

5 عمری شد و هرگز نشنیدم که خیالی بی غصّه شبی را به خیال تو سحر کرد

عکس نوشته
کامنت
comment