گر قسمن ما شد ز ازل غم چه از اهلی شیرازی غزل 452

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر قسمن ما شد ز ازل غم چه توان کرد؟

1 گر قسمن ما شد ز ازل غم چه توان کرد؟ وین دردی غم گر نرسد هم چه توان کرد؟

2 گفتی که بپرداز دل از دردم و خوش باش چون درد تو از دل نشود کم چه توان کرد؟

3 از دوستیت دشمن من شد همه عالم ایدوست بگو با همه عالم چه توان کرد؟

4 زخمی که زدی بر جگر ریش من از هجر چون چاره هلاک است به مرهم چه توان کرد؟

5 زاهد ز کف دوست ننوشید می خلد حیوان صفتی گر نشد آدم چه توان کرد؟

6 گیرم که پریشانی ایام شود جمع با فتنه آن کاکل پرخم چه توان کرد؟

7 وصف لب خاموش تو اهلی چه بگوید جایی که مسیحا نزند دم چه توان کرد؟

عکس نوشته
کامنت
comment