- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر کاکلی بتان بسر خود رها کنند صاحبدلان تفرج صنع خدا کنند
2 پر دل منه بوعده خوبان که این گروه از صد هزار وعده یکی را وفا کنند
3 آن به که پیش دوست نگویند حال من ترسم حکایتم بشکایت ادا کنند
4 زان زنده است شمع که میرد بپای دوست گر سر کشی سرش از تن جدا کنند
5 حاجت بکعبه رفتن و حج قبول نیست گر حاجت شکسته دلی را روا کنند
6 من آن کنم که دوست پسندد نه دشمنان خواهی کنند غیبت و خواهی ثنا کنند
7 اهلی صبور باش درین کوره گداز مس پاره وجود ترا کیمیا کنند