- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر شود بر خاک کویت فرصت سر باختن خویش را خواهد سرشک اوّل به پیش انداختن
2 گفته ای چو نی ز غم کو هر شبی مهمان تست می خورم غم تا دمی با او توان پرداختن
3 در طریق شب نشینان عاشقی دانی که چیست ساختن چون شمع با سوز دل و پرداختن
4 در مقام خانهٔ رندیست کوی عاشقی پردلی ست ار می توانی خویش را در باختن
5 گر چو جام می خیالی سرخ رویی بایدت با حریفان تو دل خود صاف باید ساختن