گر شود بر خاک کویت فرصت از خیالی بخارایی غزل 320

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

گر شود بر خاک کویت فرصت سر باختن

1 گر شود بر خاک کویت فرصت سر باختن خویش را خواهد سرشک اوّل به پیش انداختن

2 گفته ای چو نی ز غم کو هر شبی مهمان تست می خورم غم تا دمی با او توان پرداختن

3 در طریق شب نشینان عاشقی دانی که چیست ساختن چون شمع با سوز دل و پرداختن

4 در مقام خانهٔ رندیست کوی عاشقی پردلی ست ار می توانی خویش را در باختن

5 گر چو جام می خیالی سرخ رویی بایدت با حریفان تو دل خود صاف باید ساختن

عکس نوشته
کامنت
comment