گر بعد عمری یکنفس مارا از اهلی شیرازی غزل 485

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر بعد عمری یکنفس مارا نظر سویش بود

1 گر بعد عمری یکنفس مارا نظر سویش بود کی را مجال یک نظر از تندی خویش بود

2 مژگان پرخون عاشقش گل را چه بیند کز جگر چون ارغوان پر گاله یی بر هر سر مویش بود

3 آن گلشن خوبی که در نگشود بر باد صبا گویا نمیخواهد که کس آسوده از بویش بود

4 لاف محبت چون زنم چون ننگ ناید از منش آنکس که گر خواند سگم ننگ از سگ کویش بود

5 یارب به بینم ساعتی کان آفتاب نیکویان از اوج ناز آید فرو میلی بدین سویش بود

6 من پیر عاشق پیشه ام جور جوانان خوش کشم کانکس که نیکو روی شد کی نیکی خویش بود

7 دوری نباشد گر کند جان در سر و کار نظر اهلی که خصم جان او چشم بلاجویش بود

عکس نوشته
کامنت
comment