- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بعد عمری یکنفس مارا نظر سویش بود کی را مجال یک نظر از تندی خویش بود
2 مژگان پرخون عاشقش گل را چه بیند کز جگر چون ارغوان پر گاله یی بر هر سر مویش بود
3 آن گلشن خوبی که در نگشود بر باد صبا گویا نمیخواهد که کس آسوده از بویش بود
4 لاف محبت چون زنم چون ننگ ناید از منش آنکس که گر خواند سگم ننگ از سگ کویش بود
5 یارب به بینم ساعتی کان آفتاب نیکویان از اوج ناز آید فرو میلی بدین سویش بود
6 من پیر عاشق پیشه ام جور جوانان خوش کشم کانکس که نیکو روی شد کی نیکی خویش بود
7 دوری نباشد گر کند جان در سر و کار نظر اهلی که خصم جان او چشم بلاجویش بود