- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر وسوسه ره دهی به گوشی افسرده شوی بدان ز جوشی
2 آن گرمی چشم را که داری نیش زهر است و شکل نوشی
3 انبار نعیم را زیان چیست گر خشم گرفت کورموشی
4 آخر چه زیان اگر بیفتد یک دو مگس از شکرفروشی
5 مر ناقه شیر را چه نقصان گر دیگ شکست شیردوشی
6 شب بود و زمانه خفته بودند در هیچ سری نبود هوشی
7 آن شاه ز روی لطف برداشت سرنای و در او بزد خروشی
8 در خون خودی اگر بمانی زین پس زان رو به روی پوشی
9 ماییم ز عشق شمس تبریز هم ناطق عشق هم خموشی