-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر گذر افتد ترا در کوی جانان، ای نسیم خدمت من عرضه کن در خدمت یار قدیم
2 طور هستی را حجاب دیده بینا مساز تا جواب لن ترانی نشنوی همچون کلیم
3 سیل اشکم از جنابش کی رود هر جانبی؟ سائلی کی روی بر تابد ز درگاه کریم؟
4 شد دلم بیمار چشم ناتوان او و هیچ آن طبیب ما نمی پرسد ز احوال سقیم
5 گر صبا آرد نسیمی از تو بر خاک رهش جان بر افشانم روان و منتی دارم عظیم
6 از درش، زاهد، به باغ جنتم دعوت مکن سر فرو نارد سگ کویش به جنات نعیم
7 بس بدیها کرده ام، یا رب، طفیل نیکوان عفو فرما، هر چه خسرو کرد از لطف عمیم