اگر ز پیش جمالت نقاب از عطار نیشابوری غزل 232

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

اگر ز پیش جمالت نقاب برخیزد

1 اگر ز پیش جمالت نقاب برخیزد ز ذره ذره هزار آفتاب برخیزد

2 جهان ز فتنهٔ بیدار رستخیز شود چو چشم نیم‌خمارش ز خواب برخیزد

3 به مجلسی که زند خنده لعل میگونش خرد اگر بنشیند خراب برخیزد

4 اگر به خنده در آید لبش ز هر سویی هزار نعره‌زن بی شراب برخیزد

5 زمرد خط تو چون ز لعل برجوشد هزار جوش ز لعل خوشاب برخیزد

6 ز بس که بوی گل عارضش عرق گیرد ز خار رشک، خروش از گلاب برخیزد

7 ز بس که اهل جهان را چو صور دم دهد او قیامتی از جهان خراب برخیزد

8 جنابتی که ز دعوی عشق او بنشست چو غسل سازی از خون ناب برخیزد

9 که آن چنان حدثی تا که تو نگریی خون گمان مبر که به دریای آب برخیزد

10 خبر کراست که از بهر تف هر جگری ز زلف مشک فشانش چه تاب برخیزد

11 نشان کراست که از بهر غارت دو جهان ز آفتاب رخش کی نقاب برخیزد

12 اگر ادا کند از لفظ خویش شعر فرید ز پیش چشمهٔ حیوان حجاب برخیزد

عکس نوشته
کامنت
comment