گر سخن زان لب چون نوش از امیرخسرو دهلوی غزل 798

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

گر سخن زان لب چون نوش شود

1 گر سخن زان لب چون نوش شود پسته را خنده فراموش شود

2 ور حدیث در دندانت کنم صدف آنجا همه تن گوش شود

3 ز آسمان روی تو گر مه بیند بر زمین افتد و بیهوش شود

4 گل که از روی تو ریزد به سخن گر بچینند یک آغوش شود

5 باده بر یاد لب شیرینت همه گر زهر بود، نوش شود

6 دل که پوشیده به زلفت پیوست ترسم از غم که سیه پوش شود

7 دوش با مات سری خوش بوده ست خوش بود امشب، اگر دوش شود

8 گر کنی میل به سوی خسرو شاه کی همدم جادوش شود

عکس نوشته
کامنت
comment