-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل که باشد گر نباشد بندهٔ فرمان من جان چه ارزد گر نورزد عشق با جانان من
2 من که باشم گر نباشم بندهٔ فرمان او می برم فرمان او زان شد روان فرمان من
3 در دل من عشق او گنجی است در ویرانه ای گنج اگر خواهی بجو کنج دل ویران من
4 مجلس عشقست و من سرمست و با رندان حریف ساقیا جامی که نوشم شادی یاران من
5 دردمندانه بیا دُردی دردم نوش کن تا بدانی ذوق داروی من و درمان من
6 نالهٔ دلسوز من از حال جان دارد خبر ناله ام بشنو که گوید با تو حال جان من
7 من ایاز حضرت محمود خویشم ای عزیز بندگی سید محمود من سلطان من