اگر دیده در مهر و مه ناظر از خیالی بخارایی غزل 31

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

اگر دیده در مهر و مه ناظر است

1 اگر دیده در مهر و مه ناظر است غرض چیست او را از این، ظاهر است

2 از آن دم که از چشم من غایبی حضوری ندارم خدا حاضر است

3 سرِ کوی شوقت عجب کعبه‌ای‌ست که در وی دعا زاری زایر است

4 تو ای تنگ شکّر به طوطیّ جان چه گفتی که از تو بسی شاکر است

5 چه محتاج قتل خیالی به تیغ به یک غمزه خود کار او آخر است

عکس نوشته
کامنت
comment