- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر دیده در مهر و مه ناظر است غرض چیست او را از این، ظاهر است
2 از آن دم که از چشم من غایبی حضوری ندارم خدا حاضر است
3 سرِ کوی شوقت عجب کعبهایست که در وی دعا زاری زایر است
4 تو ای تنگ شکّر به طوطیّ جان چه گفتی که از تو بسی شاکر است
5 چه محتاج قتل خیالی به تیغ به یک غمزه خود کار او آخر است