اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

گر شبی بردارد آن شمع از مه از اهلی شیرازی غزل 78

غزل 78 ام از 2632 غزلیات

گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب

1 گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب با وجود او عدم باشد وجود آفتاب

2 بیستون از پا در آرد آه سر مستان عشق روز عشق است این نه روز مستی جام شراب

3 ایکه از طوفان غیرت غافلی در بحر عشق در دماغ خود میفکن باد نخوت چون حباب

4 هر گه آن مه باده نوشد جرعه بخشد غیر را مست من از آتش غیرت کند دلها کباب

5 مدعی ماراست ظاهر نقش و باطن پر ززهر ما چو گنجیم از درون معمور و از بیرون خراب

6 گر بدوزخ این دل سوزان بود در پهلویم آتش دوزخ بود از پهلوی من در عذاب

7 چشم اهلی تا بخوابت دید آسایش نیافت دیده و دل خسته آسایش نبیند جز بخواب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب

شاعر شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب چه کسی است ؟

شاعر شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب اهلی شیرازی می باشد.

شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب چیست ؟

قالب شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب غزل است

مضمون اصلی شعر گر شبی بردارد آن شمع از مه عارض نقاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر