گر نه او یار غار از شاه نعمت‌الله ولی غزل 559

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

گر نه او یار غار ما باشد

1 گر نه او یار غار ما باشد در دو عالم که یار ما باشد

2 ما کجا دوستدار او باشیم گر نه او دوستدار ما باشد

3 شادمانم به دولت غم او زانکه او غمگسار ما باشد

4 رندی و عاشقی و میخواری پیشه و کار و بار ما باشد

5 پادشاهیم و شاهد و ساقی بر یمین و یسار ما باشد

6 سخن ما که روح می بخشد در جهان یادگار ما باشد

7 نعمت الله که جان ما به فداش سید و خواندگار ما باشد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر