-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نه با من سر زلفت به جفا پیدا شد در سرم این همه سودا زکجا پیدا شد
2 تا نهان شد ز نظر صورت روی تو مرا بر رخ از دیده چه گویم که چه ها پیدا شد
3 آبم از روی ببرد اشک و نمی دانم چیست غرض او، که بدین وجه به ما پیدا شد
4 با وجود خط و خال تو دل سوخته را هوس مشگ ز سودای خطا پیدا شد
5 گر نشد ماه نو از ابروی شوخ تو خجل به چه معنی ز نظر خم زد و ناپیدا شد
6 عاقبت تا چه شود حال خیالی به رقیب این چنین کآن سگ بدخوبه گدا پیدا شد