گر دل عاشقم از عشق تو از امیرخسرو دهلوی غزل 719

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

گر دل عاشقم از عشق تو رنجور شود

1 گر دل عاشقم از عشق تو رنجور شود کلبه جان ز بلاهای تو معمور شود

2 هست روشن به رخت دیده، اگر خاک رهت باز در دیده کشم، نور علی نور شود

3 گشت اعمی، چو خط سبز ترا دید رقیب چشم افعی چو زمرد نگرد، کور شود

4 حالیا چشم تو مست است، چها می کند او؟ آه، اگر غمزه زنان آید و مخمور شود

5 گفت لعلت به تبسم که دل از ما برگیر از عسل، امر محال است، مگس دور شود

6 می رود جان به سر کوی تو دیدار طلب موسی، آری، طلبد وصل که بر طور شود

7 جان من روی تو شد، ای خوشی جانم، اگر خسرو سوخته از وصل تو مسرور شود!

عکس نوشته
کامنت
comment