خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

گر دلم روز وداع از پی از خواجوی کرمانی غزل 326

غزل 326 ام از 1143 غزلیات

گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد

1 گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد تو مپندار که آن دلبرم از دل می‌شد

2 هیچ منزل نشود قافله از آب جدا زانکه پیش از همه سیلاب بمنزل می‌شد

3 گفتم از محمل آن جان جهان برگردم پایم از خون دل سوخته در گل می‌شد

4 راستی هر که در آن سرو خرامان می‌دید همچو من فتنه بر آن شکل و شمائل می‌شد

5 ساربان خیمه برون می‌زد و اینم عجبست که قیامت نشد آنروز که محمل می‌شد

6 قاتلم می‌شد و چون خون ز جراحت می‌رفت جان من نعره زنان از پی قاتل می‌شد

7 همچو بید از غم هجران دل من می‌لرزید کان سهی سرو خرامان متمایل می‌شد

8 پند عاقل نکند سود که در بند فراق دل دیوانه ندیدیم که عاقل می‌شد

9 بگذر از خویش که بی قطع مسالک خواجو هیچ سالک نشنیدیم که واصل می‌شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد

شاعر شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد چه کسی است ؟

شاعر شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد چیست ؟

قالب شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد غزل است

مضمون اصلی شعر گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر