- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر از جفای محمدعلی شه بر افتاد بنیاد و بنیان مجلس
2 شگفتی نباشد که در بوستانها ز یک باد پژمرده صد شاخ نرگس
3 حمای سلاطین و شیپور شب را بهم برزند بوق تون تاب مفلس
4 محمدعلی بوق و تیز است ازیرا ز باد است ناطق بگند است مونس
5 دلش پر ز نفخ امیربهادر دمش گنده از بوی شیخ مدلس
6 یکی از برون خلقتش را مشوه یکی از درون خاطرش را موسوس
7 منافق چو یربوع و فاسق چو فاره کشنده چو بیش و مهوع چو کرمس
8 شها گوئی ایزد بننهاده هرگز نه اندر سرت هش نه اندر تنت حس
9 که بر باد دادی سرائی که بودی خداوند معمار و عدلش مهندس
10 بنائی که ایزد بر آن گشته بانی اساسی که پیغمبر آن را مؤسس
11 شهنشاه باید بهر کار باشد خردمند و کربز هشیوار و کیس
12 تو بازیچه کودکانی وزودا که خاکت بباد اندر آید چو تونس
13 نیاموختی دین و دانش ازیرا که دیوت ادیب است و غولت مدرس
14 تو را با شهی کار نبود که هستی بخرمن مترس و بخرگاه مترس
15 چو مس را نتانی زر ناب کردن خنک زی که کردی زر ناب را مس