1 گر رخش هوای دل اسیرت نبود افتی بچهی که در ضمیرت نبود
2 مرکب به نشیب آرزو تیز مران برتاب عنان که بار گیرت نبود
1 نیازمند ترا رسم خود پسندی نیست طریق اهل دلان غیر دردمندی نیست
2 به خلق و لطف تو نازیم ای سهی بالا که سرو قد تورا ناز سر بلندی نیست
1 از نرگس توام نظری ای پسر بس است چشمی به من فکن که مرا یک نظر بس است
2 گر آب خضر نیست جگر تشنه تو را پیکان آبدار تواش در جگر بس است