اگر درآید از جلال الدین محمد مولوی غزل 1356

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

اگر درآید ناگه صنم زهی اقبال

1 اگر درآید ناگه صنم زهی اقبال چو در بتان زند آتش بتم زهی اقبال

2 چنانک دی ز جمالش هزار توبه شکست اگر رسد عجب امروز هم زهی اقبال

3 نشسته‌اند در اومید او قطار قطار اگر ز لطف نماید کرم زهی اقبال

4 میان لشکر هجران که تیغ در تیغست سپاه وصل برآرد علم زهی اقبال

5 هزار گل بنماید که خار مست شود هزار خنده برآرد ز غم زهی اقبال

6 به رغم حرص شکم خوار خوان نهد با دل هزار کاسه کشد بی‌شکم زهی اقبال

7 چو عشق دست برآرد سبک شود قالب دود بگرد فلک بی‌قدم زهی اقبال

8 چو صبحدم برسد شاه شمس تبریزی چو آفتاب جهان بی‌حشم زهی اقبال

عکس نوشته
کامنت
comment