آن سرو اگر از چشم من در چشم از اهلی شیرازی غزل 783

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

آن سرو اگر از چشم من در چشم دشمن می‌شود

1 آن سرو اگر از چشم من در چشم دشمن می‌شود از مردم آلوده‌دل آلوده‌دامن می‌شود

2 آه از شب هجران من وین حسرت و حرمان من چند آشنای جان من بیگانه از من می‌شود

3 شب‌ها که منبی آن پسر آهی برآرم از جگر همسایه را نور سحر روشن ز روزن می‌شود

4 بر روی آن زیبا صنم گر چشم دوزد دشمنم از سوز غیرت بر تنم هر موی سوزن می‌شود

5 تا حسن او بر جا بود شور و فغان ما بود از خوشه‌چین غوغا بود هرجا که خرمن می‌شود

6 آن عشوه‌جوی تندخو گر بیندم یک ره به کو با من ز رشک مهر او صد دوست دشمن می‌شود

7 اهلی من او را مایلم از گل چه باشد حاصلم آتش‌پرستم گر دلم مایل به گلشن می‌شود

عکس نوشته
کامنت
comment