گر ژنده گشت از ادیب الممالک فراهانی مقطع 216

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

گر ژنده گشت و کهن رختم چه باک که من

1 گر ژنده گشت و کهن رختم چه باک که من بافنده هنرم جولاهه سخنم

2 من شوخدیده نیم ز آیین رمیده نیم پاکست دل منگر این رخت شوخکنم

3 گردون زمین من است ابر آستین من است مه پوستین من است خورشید پیرهنم

4 راه خدا نهلم کزان سرشته گلم آباد ازوست دلم آزاد ازوست تنم

5 گر آسمان بدلم صد کوه بار کند از نوک خامه خود فرهاد کوهکنم

6 از روزگار سیه خار است در جگرم وز نام فرخ شه شهد است در دهنم

7 گر بخت یار شود کار استوار شود این شهد را بمزم و آن خار را بکنم

8 هر جا که بارگهی است خورشید بارگهم هر جا که انجمنی است سالار انجمنم

عکس نوشته
کامنت
comment