- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر رسم روزی به تو نوآشنایی ها کنم هر چه باید خواهم و بخت آزمایی ها کنم
2 او چو شاه از گوشه های چشم بیند سوی من من ازان لبها به صد منت گدایی ها کنم
3 ای خوش آن وقتی که اوخوش خوش رود در خواب و من پیش چشم و زلف او شرح جدایی ها کنم
4 از شراب عشق سیل آمد، مصلایم ببرد گر شوم هشیار ازین می، پارسایی ها کنم
5 از در او مست بیرون آیم و در پیش خلق چون گدایان توانگر خودنمایی ها کنم
6 ور شبی در کنج تاریکم ستد، در پیش او خویش را زنده بسوزم، روشنایی ها کنم
7 بندگی را خط نویسم بر رخ از خون جگر وز دو دیده هم برو ثبت گوایی ها کنم
8 گر طفیل پاسبانان بینم اندر کوی تو با سگان آن سر کو آشنایی ها کنم
9 یک غزل گر بشنود آن مه به گوش خود ز من همچو خسرو، پیش خلقی خودستایی ها کنم