-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر میکشندم ور میکشندم گردن نهادم چون پای بندم
2 گفتم ز قیدش یابم رهائی لیکن چو آهو سر در کمندم
3 سرو بلندم وقتی در آید کز در درآید بخت بلندم
4 بر چشم پرخون چون ابر گریم بر دور گردون چون برق خندم
5 پند لبیبان کی کار بندم زیرا که سودی نبود ز پندم
6 جور تو سهلست ار میپسندی لیکن ز دشمن ناید پسندم
7 گر خون برآنی کز من برانی از زخم تیغت نبود گزندم
8 صورت نبندم مثل تو در چین زیرا که مثلت صورت نبندم
9 گفتی که خواجو در درد میرد آری چه درمان چون دردمندم