اگر تو جان طلبی جان در آستین از اهلی شیرازی غزل 953

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم

1 اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم وگر سرم سر تسلیم بر زمین دارم

2 نعیم جنت و عیش جهان کمست بهم من از توهم آن دارم و هم این دارم

3 گرم فرشته چو آدم کند سجود رواست که خاکپای تو از سجده بر جبین دارم

4 مکش چو صید تو گشتم کز ابروی خوبان کمان فتنه ز هر گوشه در کمین دارم

5 شب سیاه غمت گر کند سگت ره گم چراغ در رهش از آه آتشین دارم

6 وصال دوست دهد صدهزار ساله مراد نظر بدوست من از عقل دوربین دارم

7 به اشک من چه کنی عرض چشم تر اهلی که خرمنم من و صد چون تو خوشه چین دارم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر