گر مرا هیچ مرادی پس از امیرخسرو دهلوی غزل 741

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

گر مرا هیچ مرادی پس ازین پیش آمد

1 گر مرا هیچ مرادی پس ازین پیش آمد حاسدم را ز حسد روز پسین پیش آمد

2 آنکه در خاطر من غیر ترا داشت گمان شرم بادش ز خود آن دم که یقین پیش آمد

3 در خم تست و سر زلف تو، ار جان طلبند زیر هر سلسله چاه کمین پیش آید

4 طلب روی تو کردم، شب زلف آمد پیش آفت کفر، بلی، در ره دین پیش آید

5 طعنه زد عشق تو بر دل که مرو از این راه این مثل را که ازان بگذری این پیش آمد

عکس نوشته
کامنت
comment