- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر بیابد شرف خدمت آن حور ملک کی فرود آورد از کبر دگر سر به فلک
2 ماه از عارض تو منفعل و آب خجل شد و دادند گواهی ز سما تا به سمک
3 پستهٔ شور زند با لب شیرین تو لاف سنگ بر سر پی آن می خورد آن کور نمک
4 کرد بر قلبی خود نقد دل اقرار و هنوز دم به دم می زندش عشق تو بر سنگ محک
5 آخر از جور رقیب تو خیالی دانست آنچه در باب عداوت به گدا دارد و سک