1 گر پیش تو سر ز کشتن افتد به سجود رنجیده مشو ز دامن خون آلود
2 هر کس که بخون در افکند بیگنهی بر دامن او ترشحی خواهد بود
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دل زنده شوم چون نگرم سیم تنان را جان تازه کند دیدن بت برهمنان را
2 عاشق که در آتش نرود چون زن هندو نامش ننهی مرد که ننگ است زنان را
1 ساقی غم این پیر کهنسال بپرس وز خسته دلان به شکر اقبال بپرس
2 ای مطرب جان عود تو همدرد منست دستی برگ او نه و احوال بپرس
1 فرهاد را ز شیرین، حرمان ز بخت شور است گوهر بسنگ می زن، دولت نه کار زور است
2 چون باد تند مگذر، ای شهسوار کاینجا افتاده صد سلیمان، در خاک ره چو مور است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به