جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1072

غزل 1072 ام از 6329 غزلیات

گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر

1 گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر ور سپارم هر دمی جان دگر بسپرده گیر

2 سردهم این دم توی می بی‌محابا می‌خورم گر کسی آید برد دستار و کفشم برده گیر

3 گر بگوید هوشیاری زرق را پرورده‌ای با چنین برقی پیاپی زرق را پرورده گیر

4 جان من طغرای باقی دارد اندر دست خویش صورتم امروز و فرداییست او را مرده گیر

5 از خدا دریا همی‌خواهی و مار خشکیی چون تو ماهی نیستی دریا به دست آورده گیر

6 غوره افشاری و گویی من ریاضت می‌کنم چونک میخواره نه‌ای رو شیره افشرده گیر

7 صوفیان صاف را گویی که دردی خورده‌اند صوفیان را صاف می‌دارد تو بستان درده گیر

8 هر شکوفه کز می ما نیست خندان بر درخت گر چه او تازه‌ست و خندان هم کنون پژمرده گیر

9 شمس تبریزی تو خورشیدی و از تو چاره نیست چونک بی‌تو شب بود استاره‌ها بشمرده گیر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر

شاعر شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر چه کسی است ؟

شاعر شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر چیست ؟

قالب شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر غزل است

مضمون اصلی شعر گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر