-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایکه هر دم عنبرت بر نسترن چنبر شود سنبل از گل برفکن تا خانه پر عنبر شود
2 از هزاران دل یکی را باشد استعداد عشق تا نگوئی درصدف هر قطرهئی گوهر شود
3 هر کرا وجدی نباشد کی بغلتاند سماع آتشی باید که تا دودی بروزن برشود
4 چشم را در بند تا در دل نیاید غیر دوست گر در مسجد نبندی سگ بمسجد در شود
5 از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزادهوار کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
6 نور نبود هر درونی را که در وی مهر نیست آتشی چون برفروزی خانه روشنتر شود
7 مؤمنی کو دل بدست عشق بت روئی سپرد گر بکفر زلفش ایمان آورد کافر شود
8 مینویسم شعر بر طومار و میشویم باشک برامید آنکه شعر سوزناکم تر شود
9 همچو صبح ار صادقی خواجو مشو خالی ز مهر کانکه روز مهر ورزیدست نیک اختر شود