-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر حوا بدانستی ز رنگت سترون ساختی خود را ز ننگت
2 سیاهی جانت ار محسوس گشتی همه عالم شدی زنگی ز زنگت
3 تو آن ماری که سنگ از تو دریغ است سرت را کس نکوبد جز به سنگت
4 اگر دریا درافتی ای منافق ز زشتی کی خورد مار و نهنگت
5 مرا گویی که از معنی نظر کن رها کن صورت نقش و پلنگت
6 چه گویم با تو ای نقش مزور چه معنی گنجد اندر جان تنگت
7 هوای شمس تبریزی چو قدس است تو آن خوکی که نپذیرد فرنگت