-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گوشهای میخواهم و، چشم به خوان دل تری خلوتی میجویم و، فریاد زنگ از دل بری
2 نیست در غمخانه گیتی، پرستاری مرا غیر آه پیش خود برپا و اشک خود سری
3 عشقبازان را بجز چشم سفید و، رنگ زرد نیست در بازار سودای غمت، سیم و زری
4 همچو امید زیاد خویش و چون لطف کمت بی تو درد فربهی داریم و، صبر لاغری
5 در نکویی گر چه نبود هیچکس از ما بتر در بدی اما نمی بینیم از خود بهتری
6 گر کنی گفت و شنید مردم دنیا هوس فکر کن اول زبان لالی و، گوش کری!
7 کی توان کردن گران قدر خود از باد غرور؟! مشک را از باد در دریا نباشد لنگری!
8 عاشقان آسوده اند از فکر سامان معاش هست درد عشق واعظ، درد بیدرد سری