- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست تو ساعدت خواهی نخواهی برد آه از دست تو
2 پنجه کردم با تو بیرحم و زیان کردم از آن گاه مینالم ز دست خویش و گاه از دست تو
3 سوختم از آه مردم مگذر ایسلطان حسن زانکه می بینم سراسر دادخواه از دست تو
4 تا کی ای یوسف صفت چاه ذقن بنماییم عاقبت خواهم فکندن دل بچاه از دست تو
5 در غم دل بسکه چون اهلی سیه سازم ورق نامه اعمال خود بینم سیاه از دست تو