ایا صبا گرت افتد بکوی از خواجوی کرمانی غزل 486

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار

1 ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار نیازمندی من عرضه ده بحضرت یار

2 ببوس خاک درش وانگه ار مجال بود سلام من برسان و پیام من بگزار

3 بگو که ایمه نامهربان مهر گسل نگار لاله رخ سرو قد سیم عذار

4 دل شکسته که در زلف سرکشت بستم بیادگار من خسته دل نگه می‌دار

5 مرا زمانه ز بی مهری از تو دور افکند زهی زمانهٔ بد مهر و چرخ کژ رفتار

6 نبودمی نفسی بی نوای نغمهٔ زیر کنون بزاری زارم قرین نالهٔ زار

7 نه همدمی که برآرم دمی مگر ناله نه محرمی که بگویم غمت مگر دیوار

8 شبی که روز کنم بیتو از پریشانی شود چو زلف سیاه تو روز من شب تار

9 فراق نامه خواجو کسی که برخواند به آب دیده بشوید سیاهی از طومار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر