جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

یک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1458

غزل 1458 ام از 6329 غزلیات

یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21

1 یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم

2 از قند تو می نوشم با پند تو می کوشم من صید جگرخسته تو شیر جگرخوارم

3 جان من و جان تو گویی که یکی بوده‌ست سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم

4 از باغ جمال تو یک بند گیاهم من وز خلعت وصل تو یک پاره کلهوارم

5 بر گرد تو این عالم خار سر دیوار است بر بوی گل وصلت خاری است که می خارم

6 چون خار چنین باشد گلزار تو چون باشد ای خورده و ای برده اسرار تو اسرارم

7 خورشید بود مه را بر چرخ حریف ای جان دانم که بنگذاری در مجلس اغیارم

8 رفتم بر درویشی گفتا که خدا یارت گویی به دعای او شد چون تو شهی یارم

9 دیدم همه عالم را نقش در گرمابه ای برده تو دستارم هم سوی تو دست آرم

10 هر جنس سوی جنسش زنجیر همی‌درد من جنس کیم کاین جا در دام گرفتارم

11 گرد دل من جانا دزدیده همی‌گردی دانم که چه می جویی ای دلبر عیارم

12 در زیر قبا جانا شمعی پنهان داری خواهی که زنی آتش در خرمن و انبارم

13 ای گلشن و گلزارم وی صحت بیمارم ای یوسف دیدارم وی رونق بازارم

14 تو گرد دلم گردان من گرد درت گردان در دست تو در گردش سرگشته چو پرگارم

15 در شادی روی تو گر قصه غم گویم گر غم بخورد خونم والله که سزاوارم

16 بر ضرب دف حکمت این خلق همی‌رقصند بی‌پرده تو رقصد یک پرده نپندارم

17 آواز دفت پنهان وین رقص جهان پیدا پنهان بود این خارش هر جای که می خارم

18 خامش کنم از غیرت زیرا ز نبات تو ابر شکرافشانم جز قند نمی‌بارم

19 در آبم و در خاکم در آتش و در بادم این چار بگرد من اما نه از این چارم

20 گه ترکم و گه هندو گه رومی و گه زنگی از نقش تو است ای جان اقرارم و انکارم

21 تبریز دل و جانم با شمس حق است این جا هر چند به تن اکنون تصدیع نمی‌آرم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم

شاعر شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم چیست ؟

قالب شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم غزل است

مضمون اصلی شعر یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

یک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1458

غزل 1458 ام از 6329 غزلیات
بنر