ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر از عطار نیشابوری غزل 767

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بودی

1 ای کاش درد عشقت درمان‌پذیر بودی یا از تو جان و دل را یک‌دم گزیر بودی

2 در آرزوی رویت چندین غمم نبودی گر در همه جهانت مثل و نظیر بودی

3 می‌خواستم که جان را بر روی تو فشانم ور بر فشاندمی جان چیزی حقیر بودی

4 عشقت مرا نکشتی گر یک‌دمی وصالت یا پایمرد گشتی یا دستگیر بودی

5 کی پای دل به سختی در قیر باز ماندی گر نی به گرد ماهت زلف چو قیر بودی

6 زان می که خورد حلاج گر هر کسی بخوردی بر دار صد هزاران برنا و پیر بودی

7 گفتی که با تو روزی وصلی به هم برآرم این وعده بس خوشستی گر دلپذیر بودی

8 گر شاد کردیی تو عطار را به وصلت نه جان نژند گشتی نه دل اسیر بودی

عکس نوشته
کامنت
comment