-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ام میسوخت اول این جگر پاره پاره ام
2 گاهی که تیغ خشم کشی، در میانه ام وانگه که بزم عیش کنی بر کناره ام
3 چندانکه بیش بنگرمت تشنه تر شوم ز آب حیات سیر نسازد نظاره ام
4 تا کی خورم چو صورت سنگ از زمانه زخم من سخت دل نه آدمیم سنگ باره ام
5 بهر خدا شفاعت یاران مکن قبول زارم بکش که نیست جز این هیچ چاره ام
6 ایشمع حسن اینهمه گرمی چه حاجتست من آن خخسم که منتظر یکشراره ام
7 جان گر قبول ورنه قبول اختیار ازوست اهلی درین معامله من هیچکاره ام