عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

سحرگاهی شدم سوی خرابات از عطار نیشابوری غزل 15

غزل 15 ام از 5015 غزلیات

سحرگاهی شدم سوی خرابات

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19

1 سحرگاهی شدم سوی خرابات که رندان را کنم دعوت به طامات

2 عصا اندر کف و سجاده بر دوش که هستم زاهدی صاحب کرامات

3 خراباتی مرا گفتا که ای شیخ بگو تا خود چه کار است از مهمات

4 بدو گفتم که کارم توبهٔ توست اگر توبه کنی یابی مراعات

5 مرا گفتا برو ای زاهد خشک که تر گردی ز دردی خرابات

6 اگر یک قطره دردی بر تو ریزم ز مسجد بازمانی وز مناجات

7 برو مفروش زهد و خودنمائی که نه زهدت خرند اینجا نه طامات

8 کسی را اوفتد بر روی، این رنگ که در کعبه کند بت را مراعات

9 بگفت این و یکی دردی به من داد خرف شد عقلم و رست از خرافات

10 چو من فانی شدم از جان کهنه مرا افتاد با جانان ملاقات

11 چو از فرعون هستی باز رستم چو موسی می‌شدم هر دم به میقات

12 چو خود را یافتم بالای کونین چو دیدم خویشتن را آن مقامات

13 برآمد آفتابی از وجودم درون من برون شد از سماوات

14 بدو گفتم که ای دانندهٔ راز بگو تا کی رسم در قرب آن ذات

15 مرا گفتا که ای مغرور غافل رسد هرگز کسی هیهات هیهات

16 بسی بازی ببینی از پس و پیش ولی آخر فرومانی به شهمات

17 همه ذرات عالم مست عشقند فرومانده میان نفی و اثبات

18 در آن موضع که تابد نور خورشید نه موجود و نه معدوم است ذرات

19 چه می‌گویی تو ای عطار آخر که داند این رموز و این اشارات

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات

شاعر شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات چه کسی است ؟

شاعر شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات عطار نیشابوری می باشد.

شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات چیست ؟

قالب شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات غزل است

مضمون اصلی شعر سحرگاهی شدم سوی خرابات چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

سحرگاهی شدم سوی خرابات از عطار نیشابوری غزل 15

غزل 15 ام از 5015 غزلیات
بنر