- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتم و بیشم نبود روی اقامت وعده دیدار گو بمان به قیامت
2 گر تو قیامت به وعده دور نخواهی یک نظرم جلوه کن بدان قد و قامت
3 بانگ اذان است و چشم مست تو بینم در خم محراب ابروان به امامت
4 قصر نمازت چه ای مسافر مجنون کعبه لیلی است قصد کن به اقامت
5 در همه عالم علم به عشق و جنونی گو بشناسندت از جبین به علامت
6 آنچه به غفلت گذشت عمر نخواندم عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
7 پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی از تو چه پنهان همیشه بار ندامت
8 خرمن گل ها به باد رفت و به دل ها نیش ندامت خلید و خار ملامت
9 شحنه شهری تو دست یاز به شمشیر باری اگر شیر می کشی به شهامت
10 من به سلام و وداع کعبه و صحرا صحیه زنانم که بارکن به سلامت
11 شمع دل شهریار شعله آخر زد به سراپا که سوختن به تمامت