امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

بسی شب با مهی بودم کجا از امیرخسرو دهلوی غزل 69

غزل 69 ام از 2198 غزلیات

بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها

1 بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها کنون هم هست شب، لیکن سیاه از دود یارب‌ها

2 خوش آن شب‌ها که پیشش بودمی گه مست و گه سرخوش جهانم می‌شود تاریک چون یاد آرم آن شب‌ها

3 همی‌کردم حدیث ابرو و مژگان او هردم چو طفلان سوره نون‌والقلم‌خوانان به مکتب‌ها

4 چه باشد گر شبی پرسد که در شب‌های تنهایی غریبی زیر دیوارش چگونه می‌کند شب‌ها

5 بیا، ای جان هر قالب که تا زنده شوند از سر به کویت عاشقان کز جان تهی کردند قالب‌ها

6 اگر چه دل بدزدیدی و جان، اینک نگر حالم چه نیکو آمد آن خنده، درین دیده ازان لب‌ها

7 مرنج از بهر جان، خسرو، اگرچه می‌کشد یارت که باشد خوبرویان را بسی زین گونه مذهب‌ها

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها

شاعر شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها چه کسی است ؟

شاعر شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها چیست ؟

قالب شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها غزل است

مضمون اصلی شعر بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر