این دل پر درد را چندان از عطار نیشابوری غزل 576

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

این دل پر درد را چندان که درمان می‌کنم

1 این دل پر درد را چندان که درمان می‌کنم گوییا یک درد را بر خود دو چندان می‌کنم

2 بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم

3 چند گویی توبه کن از عشق و زین ره باز گرد چون توانم توبه چون این کار از جان می‌کنم

4 از میان جان نگیرد عشق او هرگز کنار کز میان جان هوای روی جانان می‌کنم

5 این عجایب بین که نگذارند در گلخن مرا وانگهی من عزم خلوتگاه سلطان می‌کنم

6 عشق توتاوان است بر من چون نیم در خورد تو مرد عشق خود تویی پس من چه تاوان می‌کنم

7 چون دل و جانم به کلی راز عشق تو گرفت من چرا این راز را از خلق پنهان می‌کنم

8 نی خطا گفتم تو و من کی بود در راه عشق جملهٔ عالم تویی بر خویش آسان می‌کنم

9 تا گهرهای حقیقت فاش کردم در جهان با دل عطار دلتنگی فراوان می‌کنم

عکس نوشته
کامنت
comment