- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با شمع چو گفتم که نشان غم دل چیست از سوزِ دل سوخته آهی زد و بگریست
2 گیرم که شوم ز آب خِضر زندهٔ جاوید چون خاک نشد در ره تو خاک بر آن زیست
3 جایی که نهالِ قد رعنای تو باشد گر سرو چمن باشد و نی هر دو مساویست
4 باشد که سگ کوی تو بر دیده نهد پای ما را هوس این است از او پرس که بر چیست
5 شوخی که کشد تیغ جفا غمزهٔ یار است یاری که از او خون خیالی طلبد کیست؟